چه شد که ایرانیان دروغ گفتن را آموختند

مدتیست که متن زیر با عنوان بخشی از پایان نامه یک دانشجوی روسی در شبکه های اجتماعی دست به دست میشه، اما فکر نمیکنم این متن کار یه دانشجوی خارجی باشه. این متن احتمالا نوشته یکی از خود ماهاست، یکی که از اوضاع فرهنگی جامعه ناراضیه و البته حق هم داره. خصوصا در این چهل سال که جهل و خرافات سبک زندگی و مرام و مسلک مردم رو خراب کرد، شاید بیشتر حرفهای متن زیر حقیقت داشته باشه اما باید تاریخ ایران قبل از اسلام رو هم مد نظر داشت. مطمئنم با پُز خالی که ما سه هزار سال پیش چی بودیم هیچ چیزی درست نمیشه، اما اگه فقط حرف نباشه و عمل کنیم شاید بشه برای برگشتن به اون دوران تلاش کرد.


قسمتی از پایان نامه دکترای ایوان اسکونکیف دانشجوی رشته مردم شناسی دانشگاه مسکو درباره مردم ایران .
 ایرانیان مردمی بی تفاوت . بی هویت . توجیه گر . دروغگو . ریاکار . خرافاتی . فرصت طلب و طماع هستند . در عمل به هیچ چیز اعتقاد ندارند ولی در ظاهر خود را مسلمان و مومن نشان میدهند
 براحتی دروغ میگویند و کلا زندگیشان با دروغ میگذرد. در هر حال منافع شخصی خود را ارجح بر منافع ملی و عمومی میدانند. نه عرب هستند و نه عجم. در محرم خود را نوکر و سگ عرب میدانند. مرده های عرب را میپرستند و زیارت میکنند و منتظرند که در جمعه ای یک عرب ظهور کند و دنیا را نجات دهد. در عین حال دم از کورش میزنند و عرب را سوسمار خور مینامند. برای هر کاری توجیه دارند از دروغ گرفته تا دزدی و فحشا و زنا و تقلب و همیشه گناه را به گردن دیگران می اندازند. در ایران همه چیز را میتوان خرید از بهشت گرفته تا قاضی دادگاه. قابلیت سازگاری بالایی دارند و با هر شرایطی خود را وفق میدهند و خود را قانع و توجیه میکنند مثلا اگر در فقر و بدبختی قرار بگیرند میگویند قسمت است و خدا ایگونه خواسته ولی در عوض بعد از مرگ به بهشت میرویم . باید مدتی در ایران زندگی کنید تا باورتان شود که در قرن 21  چنین مردم عجیبی وجود دارد.


نظرات