رضا ملک پس از سیزده سال آزاد شد

رضا ملکیان معروف به ” رضا ملک ” یکی از مدیران ارشد وزارت اطلاعات، از افشاکنندگان قتلهای زنجیره ای وزارت اطلاعات بود که فیلم بازجوئیهای همسر سعید امامی رو افشا کرد، حالا اینکه خودش چه گندکاریهائی توی وزارت اصلاعات داشته معلوم نیست، اما کار شجاعانه ای که کرد این بود که  فیلم های بازجویی از همسر سعید امامی رو از آرشیو وزارت اطلاعات بیرون کشید و به اصلاح طلبانِ دولت و مجلس سپرد و آنان این فیلم ها را در مجالس خصوصی و در خود مجلس نشان رقیب می دهند و خلاصه این رسوائی علنی شد!

توضیح بقیه داستان از زبان محمد نوریزاد: رضا ملک در تیرماه سال هشتاد بازداشت می شود و مستقیماً به سلول های مخوف اطلاعات برده می شود.
همینجا بود که رهبر از اطلاعات بکلی نا امید شد و به تأسیس ” سازمان اطلاعات و امنیت سپاه ” دستور فرمود و شد آنچه که نباید می شد. وزارت اطلاعات اما در وحشیانه ترین شکل ممکن، رضا ملک را شش سال – آری شش سال – در سلول های انفرادیِ خود به تلخ ترین شکنجه های جسمی و روانی فرو فشرد. اطلاعات از همان نخستین روزهای باز داشت، یکی از هیولاترین مأموران خود را بر وی می گمارد تا از رضا ملک داستانی برآورد که از آن پس هیچ مأموری هوس نکند: انسان باشد.
بازجو به وی می گوید: کاری می کنم که زنت از تو طلاق بگیرد. طلاق که گرفت، خودم زنت را به زنی می گیرم. و عجبا که همین کار را نیز می کند. بازجوی مخوف، در یک دوره ی طولانی، نرم نرم همسر رضا ملک را به زندان اوین فرا می خواند و او را وا می دارد که از شوهری که دیگر بازگشتی برای او متصور نیست، طلاق بگیرد. بعد از طلاق، بلافاصله او را به زنی می گیرد و با شتاب خبرش را برای رضا ملک می برد.
بعد از شش سال انفرادی، و تحت فشار مجامع بین المللی رضا ملک را به بند عمومی منتقل می کنند. دو سال بعد، یعنی در سال 88، رضا ملک با زیرکی از داخل زندان فاجعه های جاری کشور را و بویژه فاجعه های جاری زندان اوین را رو به دوربین می گوید و فیلم آن را بیرون می فرستد.
در این فیلم، او با شخصیت های حقوق بشری و بین المللی صحبت می کند و اسراری چون: شکنجه ی خود ، شکنجه گاههای 209 ، شهادت در مورد قتل زهرا کاظمی ، بازداشتگاههای مخفی ، قتل عام های دهه ی شصت ، تجويز داروهای روان گردان برای زندانيان عقيدتی ، بررسی اسناد ساواک ، انتخاب آقای خامنه ای به رهبری ، نقش دستگاه های امنيتی در سياست خارجی رژیم ايران ، نقش دستگاه های امنيتی در توسعه ی تروريسم بين الملل و موارد دیگری را بر ملا می کند. انتشار این فیلم، خشم اطلاعات و قاضیان گوش بفرمان دستگاه قضا را می انگیزد. قاضی مقیسه به جرم انتشار همان فیلم و با دلایلی چون: تبلیغ علیه نظام و نشر اکاذیب، پنجاه ضربه شلاق برای وی تجویز می کند.
 سرآخر سال گذشته بعد از تحمل یازده سال زندان و شکنجه، روز آزادی رضا ملک فرا می رسد. او را به دادسرای اوین می برند تا در طبقه ی زیرینِ آن، وی پنجاه ضربه شلاقش را نوش جان کند و از درِ زندان خارج شود. حکم شلاق رضا ” تعزیری ” بود. اما فرد شلاق زن، برخلاف حکم که باید آرام زده شود و جایی نیز کبود نشود، دست ها را بالا برد و تا توانست محکم زد. رضا ملک می توانست سکوت کند و مثل پیمان عارف، از در زندان خارج شود و در بیرون از زندان به اعتراض هایش ادامه بدهد. اما او با هر ضربه ی شلاق، فریاد بر آورد: مرگ بر/////. پنجاه ضربه شلاق و پنجاه فریاد مرگ بر ////. قاضیِ اجرای احکام که همانجا بوده، بلافاصله فریاد های رضا ملک را صورتجلسه می کند و او را تفهیم اتهام کرده نزد قاضی می برند. قاضی در همان روز، دو سال دیگر برای او زندان تجویز می کند. بله، رضا ملک را از دو قدمیِ طنزی به اسم آزادی، به زندان باز می گردانند.
متن کامل نوشته محمد نوریزاد
 فیلم افشاگری رضا ملک از داخل زندان/قسمت اول
 فیلم افشاگری رضا ملک از داخل زندان/قسمت دوم


نظرات