تفاوتهای ایران و سوئد (2)

یک زن ۶۰ ساله ی رومی(کولی)  که در مرکز خرید شیستا در حومه ی استکهلم گدایی می کرد مورد ضرب و شتم یک گروه از نوجوانان ۱۴- ۱۳ ساله قرارگرفت و آسیب دید... منبع رادیو سوئد

یکی از تفاوتهای عمده فرهنگی ایران و سوئد موضوع گداپروریست. دولت ایران بطور سیستماتیک در این راه تلاش میکنه و اصرار داره که این فرهنگ رو گسترش بده، اینو میشه تو خیلی از فعالیتهای دولت بوضوح دید. از صندوق صدقات و انواع و اقسام راه های دریافت صدقه گرفته تا جمع آوری صدقه برای ظهور هرچه سریعتر امام زمان و یارانه ها و توزیع مفتضحانه سبد کالا و خیلی چیزای دیگه، همه نشان از این داره که میخواد بخشی از مشکلات خودش رو به گردن مردم بندازه و فرهنگ گدائی و گداپروری رو رشد بده.

اما در کشوری مثل سوئد اوضاع کاملا فرق میکنه، نه اینکه سوئدیها هیچوقت کمک نمیکنند و یا نمیخوان به محرومین کمک کنند، اتفاقا انواع و اقسام کمکها رو انجام میدن. از کمک به مردم سوریه و آفریقا افغانستان گرفته تا کمک به بیماران سرطانی و صلیب سرخ جهانی و جمع آوری اعانه توی کلیساها... اما از گدائی و این نوع کمک به اشخاص در کوچه و معابر به شدت بدشون میاد و بیشترشون برخوردهای خیلی بدی با این گدایان خیابانی دارند. من تو گوتنبرگ به چشم خودم دیدم که توی خیابون به قوطی پول خرد گداها لگد میزنن و چهارتا متلک هم میندازن. تنها دلیلشون برای این نوع مقاومت در مقابل گدایان اینه که، دولت موظف به کمک به این افراده نه مردم. و در این راستا هم سیستم سوسیال دولت سوئد به اندازه احتیاج به همه خانواده هائی که در سوئد زندگی میکنند(چه سوئدی و چه مهاجر غیر سوئدی) حداقل امکانات رو میده، شاید این امکانات زیاد و قابل توجه نباشه، اما برای خورد و خوراک و مسکن افراد کافیه، البته این کمکهای دولت هم از جیب همین مردم به شکل مالیات پرداخت میشه اما به شخصیت افراد نیازمند در جامعه آسیب نمیزنه.

پس کسی نیاز به این نداره که تو کوچه و خیابون از تک به تک مردم گدائی کنه و مردم هم نباید به این افراد کمک کنند.



نظرات