چرا ایرانیان در مکه و مدینه برده و غلام بودند؟

به کسی دیگه کاری ندارم و نمیخوام به کسی درس بدم، اما در مورد خودم لجم میگیره که در دوران جاهلیت، به درگاه متجاوزین سرزمینم، راز و نیاز میکردم. هر وقت یادم میاد که در نوجوانی تو شبهای محرم برای چه کسانی سینه میزدم، از خودم و اجدادم خجالت میکشم. هرچند این جهالت و نادانی تا سن پانزده سالگی بیشتر طول نکشید...
به گواه تاریخ، اعراب مسلمان با تاخت و تاز پی در پی به ایران زمین، با دزدیدن دارایی ها و گنجینه ها و سوزاندن کتابها و خانه و کاشانه ایرانیان، با کشتار و گردن زدنی و به بردگی کشاندن و تجاوز نمودن زنان و دختران و پسران و فروختن آنان در بازار برده فرشی مکه و مدینه و حجاز، همزمان با نگهبان گذاشتن مرد عرب شمشیر بدست در هرخانه ای، بنام سید و آقا و «صاحب و مالک» آن خانه و خانواده، با گرفتن{ جزیه } باج و خوراک وپوشاک، آنان را با زور شمشیر و ترس برای خواندن قرآن و نماز، تسلیم اسلام محمدی می کردند. دقیقا همین کاری که داعش الان داره تو عراق و سوریه انجام میده، و هیچ شرمی هم ندارند از این کار، چرا که دستورات پیغمبرشون رو اجرا میکنند.

در حمله‌ی اعراب به گرگان؛ مردم با سپاهیان اسلام به سختی جنگیدند؛ بطوریکه سردار عرب (سعید بن عاص) از وحشت؛ نماز خوف خواند. پس از مدتها پایداری و مقاومت؛ سرانجام مردم گرگان امان خواستند و سعید ابن عاص به آنان «امان» داد و سوگند خورد «یک تن از مردم شهر را نخواهد کشت» مردم گرگان تسلیم شدند؛ اما سعید ابن عاص همه ی مردم را بقتل رسانید؛ بجز یک تن؛ و در توجیه پیمان شکنی خود گفت: «من قسم خورده بودم که یک تن از مردم شهر را نکشم! .. تعداد سپاهیان عرب در حمله به گرگان هشتاد هزار تن بود. (کتاب تاریخ طبری جلد پنجم صفحه ۲۱۱۶ - کتاب تاریخ کامل؛ جلد سوم ؛ صفحه ۱۷۸)



پس از فتح "استخر" (سالهای 28-30 هجری) مردم آنجا سر به شورش برداشتند و حاکم عرب آنجا را کشتند. اعراب مسلمان مجبور شدند برای بار دوم"استخر" را محاصره کنند. مقاومت و پایداری ایرانیان آنچنان بود که فاتح "استخر" (عبدالله بن عامر) را سخت نگران و خشمگین کرد بطوریکه سوگند خورد که چندان بکشد از مردم "استخر" که خون براند. پس خون همگان مباح گردانید و چندان کشتند خون نمی‌رفت تا آب گرم به خون ریختندپس برفت و عده کشته شدگان که نام بردار بودند "چهل هزار کشته" بودند بیرون از مجهولان .(کتاب فارسنامه ابن بلخی صفحه 135-- کتاب تاریخ کامل؛ جلد سوم صفحه 163)


عبدالحسین زرین کوب در کتاب دو قرن سکوت خود مینویسد: فاتحان، گریختکان را پی گرفتند ؛ کشتار بیشمار و تاراج گیری باندازه ای بود که تنها سیصد هزار زن و دختر به بند کشیده شدند. شصت هزار تن از آنان به همراه نهصد بار شتر، زر و سیم بابت خمس به دارالخلافه فرستاده شدند و در بازارهای برده فروشی اعراب به فروش رسیدند ؛ با زنان در بند به نوبت همخوابه شدند و فرزندان پدر ناشناخته ی بسیار بر جای نهادند.
لینک یوتوب/ آخوند جمهوری اسلامی



نظرات