طرز تهیه آخوند منبری

  •   شرح اصول کار تشکیلاتی هیئت‌های مذهبی در کتاب «مهندسی اشک» به قلم محمدمهدی نجاتی منتشر شد.
    به نظرم خبر انتشار این کتاب بی ارتباط با دلیل پیدایش منبر نشینان نیست، شریعتی دلیل پیدایش این پدیده نامیمون رو اینجوری عنوان کرده:
  • طلاب علوم دینی که به علت بی استعدادی یا اشکالات خانوادگی نمیتوانند تحصیل درستی کنند و به درجه فقیه و محدث برسند , ناچار رشته منبر را پیش میگیرند و چون از تحصیل علوم اسلامی عاجز میمانند به تبلیغ و تعلیم میپردازند, حالا این طلبه رفوزه به ناچار باید منبر را ...انتخاب کند و حقایقی را که نتوانست فرا بگیرد را به مردم بیاموزد. در نخستین قدم مسئله بازاریابی برایش مطرح است, بانیان مجلس و حاجیان محترم و متنفذ و متولیان موقوفات و مساجد و تکیه ها و روسای هیات و حاجیه خانم های مجالس انواع روزه های ارثی و هفتگی و ماهیانه و موسومی و پارتیهای دینی و دیگران و دیگران... باید متوجه وجود آقا شوند و محاسن و مزایای کالای جدید را, از قبیل رنگ, صدا, قلقله, گرمیه لحن, جوهر آواز, نورانیت, ملاحت بیان, طمعنینه حرکات, صنعت سرفه و فن گریز و ختم دعا... و هزار نکته باریکتر از موی دیگر که در این حرفه امر به معروف و نهی از منکر هست که مجموعا استانداردهای تعین شده و رسمی را برای عرضه این کار تشکیل میدهند. بعد از کلی مطالعه کتب مختلف از قبیل روضه شهدا و کشف الغمه و غیره استخوان بندی کلی چند تا روضه را میسازی و یک خطبه حسابی از میان خطبه های اهل منبر انتخاب میکنی و میگذاری بالاش و چند تا شعر و نوحه جگرخراش برمیداری, بر دست هر مطلب و برای رفع کسالت چند تا جک اخلاقی و دینی هم از گوشه و کنار دست و پا میکنی و چند تا حکایت میگذاری کنار, به عنوان زاپاس یا کباب اضافه, ده, دوازده روایت متناسب که دارای نتیجه اخلاقی خوبی باشد در باب بی ارزشیه دنیا و بی اعتناعی به پول و ثروت و تحقیر کار و تلاش برای زندگی و غیره... و همه این حقایق و آیات و روایات و اشعار و تمثیلات و خطابات را جوری پشت سر هم به زنجیر میکشی که سر وقت به حساسترین زمان که اوج نقطه تحریک است برسی و میزنی زیر آواز و چهچهه دینی که واقعا اصل مصیبت است. مثل ناشیها نکند آهسته آهسته, یواشش کنی و رفته رفته خاموش شوی, نه.... آخرین جمله را, جانگدازترین جمله را....... آه دیگر زبانم یارای گفتن ندارد, یعنی اینکه دیگر خودتان آنرا در ذهنتان تکمیل کنید, آنچه هنرمندان امروز اروپا تازه فهمیده اند این است که هنرمند نباید تمام کار را خودش انجام دهد و شنونده یا خواننده را نباید در حالت انفعالی و منفی بگذارد, بلکه باید با ناتمام گذاشتن برخی نکته ها, خواننده یا شنونده را در برابر یک اثر هنری که پیش رو دارد, مسئول و دست اندرکار احساس کند. مرحله بعد لباس تمام رسمی پوشیدن و در حجره بستن و چند تا متکا روی هم گذاشتند و نشستن جلوی آینه و پس از قراعت آرام و پر وقار و شمرده وارد متن شدن و خطاب به مردم که ای مردم, آی همشیره, آی تاجر و غیره... دقت و وسواس و مواظبت بر دست و بال افشاندنهای متناسب با موضوع و انگشتها را مخروطی کردن... و به نوبت نوک مخروط را بر دهانه غنچه دلها به اشاره نزدیک کردن و بلافاصله مخروط را گشودن و دست دیگر را وارد معرکه کردن... و نقشهای تعیین شده حرکات سر و چشم و ابرو و گردن و شانه و غیره ... مرحله بعد اساسی ترین مرحله است, بهترین روضه, بهترین اجرا,... اما مردم از کجا بفهمند؟ نخجیرگاه: بانی مجلس, علما, مردمی انبوه آمده اند, از همه جا و همه طبقات, برای زیارت آقا و درک ثواب حضور در منزل آقا , اینکه چه کسی به منبر میرود و چه میگوید مطرح نیست... به مجلس عالم شهر که برای علم نمی آیند, برای ثواب می آیند, روضه خوان تازه کار, در گرماگرم مجلس, در روزهای مخصوص ازدحام مردم میپرد بر سر منبر و نخستین پله های ترقی و نان و نام ودین را میپیماید و آقا میشود یک واعظ مشهور. چنین است آنچه که در زمان ما میگذرد و این است سرگذشت کسانی که سرچشمه تغذیه معنوی جامعه ما هستند و مردم ما ایمانشان را و شناختشان را از آنان میگیرند و چنانکه میبینیم همه سر و ته یک کرباسند و متقدم و متجدد, مذهبی و غیر مذهبی, چپ و راست و روشنفکر در اینجا که ما هستیم از یک جنسند, طرز تهیه و مورد استعمالشان هر دو یکی است........(Dr.ali.sh) بهنام گلستانی
  •  
  •  
  •  

نظرات