شعر حماسی استاد شهریار

🌍شعر منتشر نشده از شهریار که اجازه چاپ نداشت! شعری سیاسی و نایاب از استاد شهریار كه هر بيت آن با بيان حال و روز شوم اين ديار، هر ايرانى را به جايگاه اصيل خود باز ميگرداند.
⚘جای آن دارد که ریزد، خون ز چشم روزگار ⚘در عزایِ کشورِ دارا و خاک مازیار
⚘میهنِ بَرزین و خاکِ بَرمَک و مُلکِ قُباد ⚘کشور آذرگُشَسب و سرزمین شهریار
⚘پایگاه پاکدینان، مَأمَنِ آزادگان ⚘سرزمین رستم و جولانگهِ اسفندیار
⚘مسکن ابن مقفع، جایگاه بوعلی
⚘پرورشگاه سنایی، معرفت را پود و تار
⚘مَهدِ بو مسلم، که از شمشیر و از تدبیر او ⚘در کف عباسیان آمد زِمام اختیار
⚘بیشه‌ی یعقوب لیث، آن شیر میدان‌های جنگ ⚘آنکه نامش هست تا پایان عالم استوار
⚘زادگاه سربداران؛ کز پِیِ کسب شرف ⚘از وطن کردند اقوام مغول را تار و مار
⚘یا رب این ایرانِ من، با آنهمه فَرُّ و شُکوه ⚘یا رب این ایرانِ من؛با آنهمه عز و وقار
⚘اینچنین پر بسته و دلخسته و زار و نژند ⚘اینچنین افسرده و پژمرده و زار و نزار
⚘ای زبانم لال، گردد نام فردوسی خفیف ⚘ای دو چشمم کور، کُافتد نام حافظ زِاعتِبار
⚘شاه مردی رفت و در دنبالش آمد گُندِه دزد ⚘تاجداری رفت و آمد در پِیَش عمامه دار
⚘چکمه پوشی رفت و آمد بعد از آن نعلین پوش ⚘شهسواری رفت و آمد در پیِ او خر سوار
⚘هر طرف دستار می‌بینی رُسَن اندر رُسَن ⚘هر طرف عمامه‌ها یابی قطار اندر قطار
⚘اِشکَمِ این لاشخورها، کِی بُوَد سیری پذیر ⚘کِی بُوَد در کار این دَستار بندان بند و بار
⚘در لباس دین، ولی این عدهء دنیا پرست ⚘در پیِ تاراج ملت، بدتر از قوم تتار
⚘بهر تقسیم غنائم، با هم اندر کِشمَکِش ⚘بهرِ توزیع مَناصِب، با هم اندر گیر و دار
⚘نغمه ی وا محنتا گردیده از هر سو بلند ⚘بانگِ واویلا به گوش آید، ز هر شهر و دیار
⚘تیربارانهای دائم، بر خلاف حُلاف حکم شرع ⚘کُشت و کُشتارِ مداوم، عَکسِ اَمرِ کردگار
⚘ابلهی بر ملک خوزستان زَنَد دیوانه‌وش ⚘احمقی در خاک کردستان کُشَد دیوانه وار
⚘اینهمه آدمکشی با نام اسلام ای دریغ ⚘اینهمه غارتگری با نام اسلام ای هوار
⚘نیستند ایرانی اینها، از عرب هم بدترند ⚘چون عرب را باشد از فرهنگ ایران افتخار
⚘دوستی هاشان بود با خصم ایرانی عیان ⚘دشمنی هاشان بود با خلق ایران آشکار
⚘فَرِّ یزدانی خِرد، بر فرقشان مانند پُتک ⚘پرچم ایران رود در چشمشان مانند خار
⚘گشته بوعمار و بوهانی و صدها گَند بو ⚘جانشین بویه و سیبویه و آل زیار
⚘ارزش ریش این زمان در دیده بیرون از حساب ⚘قیمت پشم این زمان در دیده بیرون از شمار
⚘بینم آن روزی که آید نوبت مُلا کُشی ⚘میکند آخوند بی نعلین از هر سو فرار
⚘ابلهان را محفل است این، یا بود دارالشیوخ؟! ⚘خبرگان را مجلس است این، یا بود بیت الحمار؟!
⚘کسب قدرت میکنند اما برای نَفس خویش ⚘وضع قانون میکنند اما برای انحصار
⚘کی وطن در چنگ این خودکامگان یابد سکون؟! ⚘کی وطن در دست این نابخردان گیرد قرار؟؟!!!
⚘ای که هستی در دیار ما حقیقت را ستون ⚘ای که هستی تو در این کشور شریعت را مدار
⚘ملت ایرانِ ما چون گوش بر فرمانِ توست ⚘خلق آذربایجان چون باشدت فرمانگزار
⚘دشمنان خلق ایران را ز دور هم بران ⚘دوستانِ ملک ایران را به گِرد هم بیار
⚘نیست باکی گر که جانم را بگیرند این خسان ⚘نیست پروایی شود گر پیکرم بالای دار
⚘زانکه من جز نام ایرانی نمیآرم به لب ⚘زانکه من جز بهر ایرانی نمیگویم شعار
شهریار 🌹🌺


نظرات