نامه دلجوئی از محمود احمدینژاد بعد از توافق هسته ای

سلام محمود
مطمئنم دیشب یکی از بدترین شبهای زندگی ات بوده است؛
دولت جدید ایران توانست با جامعه جهانی آشتی کند و میدانم وقتی ظریف بیانیه مشترک را میخواند پای تلویزیون ناخن هایت را از حرص چسباندن "کاغذپاره ها" می جویدی.
میدانم صدای بوق ماشین ها و شادی مردم دردکشیده تو سرت دنگ دنگ میزده و تا صبح نخوابیده ای؛
تو و دزدان اطرافت جنگی را با دنیا آغاز کردی و خواستی "مدیریت جهانی" کنی اما دیشب تمام فریب کاری هایت بر باد رفت. میدانم وقتی استقبال فرودگاهی مردم از جواد ظریف را دیدی یاد بی عرضگی های "سعید جلیلی" هایت افتادی.
محمود
این شادی و سرور مردم پیام مهمی را برای تو دارد: «با تفکرات احمقانه ات هشت سال از عمر یک ملت را به خاک سیاه نشاندی و با لج بازی هایت فقر و انزوا و افسردگی را گستراندی؛ اما دیگر تمام شده ای و جایی و راهی برای خیانت کارانی همچون تو و یاران اختلاسگرت نمانده و نخواهد بود»
دل به نظرسنجی های جعلی خوش کرده بودی و مشغول تدارک دیدن برای بازگشت به صحنه سیاسی کشور بودی و اما دیشب پیر و جوان، مرد و زن از هر قومیتی به خیابان ها آمدند و نشانت دادند که دیگر هرگز به دنبال تکرار اشتباهی همچون تو نیستند.
دیشب مردم به تو فهماندند که جای مجلس و ریاست جمهوری بهتر است به فکر باز کردن دکه روزنامه فروشی باشی و وقتت را بجای خواندن نامه های مردمی به خواندن "کیهان" و "ایران" و پیامک زدن به شریعتمداری و مرتضوی و زنجانی و رحیمی و احمد خاتمی و علم الهدی و مصباح یزدی های اطرافت بگذرانی.این مردم دیگر نه تو را میخواهند و نه اوباش اطرافت را.
باشد که روزی از کنار دکه روزنامه فروشی ات رد شوم و ناگهان بپرسم: « ببخشید دکتر! لطفا یک بسته آدامس نعنایی برای خوشبو کردن دهانم و لطفا کمی کاغذپاره کیهان برای شیشه های خانه ام، چقدر شد؟!»
جواد سیمین
Fb.com/sir.j.simin
فروردین ۹۴


نظرات