توضیح: این مطلب طنز نیست و هیچ ربطی به پوریا عالمی نداره...
شرق، مهسا جزینی: «قالیچه ایرانی از سوی دخترخانم نوجوان ایرانی بهعنوان نماینده کودکان و نوجوانان هنرمند کشورمان بهعنوان نماد فرهنگ و تمدن ملت ایران و صلح و دوستی به دبیرکل سازمانمللمتحد اهدا شد.» این خبری بود که به همراه عکسهایش چهارم مهر91 روی خروجی سایتهای خبری قرار گرفت. حالا بعد از سهسال معلومشده آن قالیچهای که رییس دولتدهم به بانکیمون اهدا کرد، هدیهای از کیسه خلیفه بود. کسی از پیرزن 60ساله بافنده فرش خبر نداشت که حقالزحمهاش بر زمین مانده بود و تولیدکننده هم وجهی بابت آن نگرفته بود. «اصغر تسلیمی» آن را یکی،دوسال قبل، به امانت نزد مرکز ملی فرش ایران سپرده بود تا در صورت موافقت، تسهیلات بگیرد و در حجم انبوه، تولید کند. ایده طراح این بود که قالیچهها، هدایای دوستی روسایجمهوری ایران به شخصیتهای سیاسی کشورهای دیگر شوند. در آخر اما نهتنها تسهیلاتی به تولیدکننده داده نشد، بلکه تنها قالیچه بافتهشده هم سر از اتاق کار بانکیمون یا مرکز هدایای سازمانملل درآورد؛ آنهم بدون پرداخت هزینه طرح و بافت بافنده.
«اصغر تسلیمی» تولیدکننده اصفهانی این فرش میگوید: «سال 80 بود که توسط اداره صنعت، معدن و تجارت اصفهان (بازرگانی سابق) از دکتر فرجی، رییس وقت مرکزملی فرش ایران برای من وقتی گرفته شد. آمدم تهران ایشان را دیدم و نمونه فرش را به ایشان نشان دادم. قرار شد برای تولید انبوه تسهیلات دهند حتی برگههای فرم تسهیلات را هم گرفتم و تکمیل کردم. بعد گفتند بروم و بقیه کار را از اصفهان پیگیری کنم.» تسلیمی میگوید: «مدتی گذشت و خبری نشد تا اینکه احمدینژاد به سازمانملل رفت. من تهران بودم که خانوادهام با من تماس گرفتند و گفتند از تلویزیون دیدهاند که قالیچه من به بانکیمون هدیه شده است. همه اقوام تماس میگرفتند و تبریک میگفتند حتی در بازار اصفهان هم برای این رخداد جشنی گرفتند.» این تولیدکننده فرش میگوید بعد از این قضیه برای پیگیری ماجرا به نهاد ریاستجمهوری نامه مینویسد، اما پاسخی نمیگیرد. «تسلیمی» میگوید: «مساله این بود که هیچکس باور نمیکرد من پولی بابت این فرش نگرفتهام. نه شرکایم و نه حتی همسرم. همه معتقد بودند من پول کلانی گرفتهام و کتمان میکنم. همسرم هرازگاهی میگوید حقیقت را بگو، چقدر پول گرفتی؟»
لینک خبر: لینک خبر در روزنامه شرق
شرق، مهسا جزینی: «قالیچه ایرانی از سوی دخترخانم نوجوان ایرانی بهعنوان نماینده کودکان و نوجوانان هنرمند کشورمان بهعنوان نماد فرهنگ و تمدن ملت ایران و صلح و دوستی به دبیرکل سازمانمللمتحد اهدا شد.» این خبری بود که به همراه عکسهایش چهارم مهر91 روی خروجی سایتهای خبری قرار گرفت. حالا بعد از سهسال معلومشده آن قالیچهای که رییس دولتدهم به بانکیمون اهدا کرد، هدیهای از کیسه خلیفه بود. کسی از پیرزن 60ساله بافنده فرش خبر نداشت که حقالزحمهاش بر زمین مانده بود و تولیدکننده هم وجهی بابت آن نگرفته بود. «اصغر تسلیمی» آن را یکی،دوسال قبل، به امانت نزد مرکز ملی فرش ایران سپرده بود تا در صورت موافقت، تسهیلات بگیرد و در حجم انبوه، تولید کند. ایده طراح این بود که قالیچهها، هدایای دوستی روسایجمهوری ایران به شخصیتهای سیاسی کشورهای دیگر شوند. در آخر اما نهتنها تسهیلاتی به تولیدکننده داده نشد، بلکه تنها قالیچه بافتهشده هم سر از اتاق کار بانکیمون یا مرکز هدایای سازمانملل درآورد؛ آنهم بدون پرداخت هزینه طرح و بافت بافنده.
«اصغر تسلیمی» تولیدکننده اصفهانی این فرش میگوید: «سال 80 بود که توسط اداره صنعت، معدن و تجارت اصفهان (بازرگانی سابق) از دکتر فرجی، رییس وقت مرکزملی فرش ایران برای من وقتی گرفته شد. آمدم تهران ایشان را دیدم و نمونه فرش را به ایشان نشان دادم. قرار شد برای تولید انبوه تسهیلات دهند حتی برگههای فرم تسهیلات را هم گرفتم و تکمیل کردم. بعد گفتند بروم و بقیه کار را از اصفهان پیگیری کنم.» تسلیمی میگوید: «مدتی گذشت و خبری نشد تا اینکه احمدینژاد به سازمانملل رفت. من تهران بودم که خانوادهام با من تماس گرفتند و گفتند از تلویزیون دیدهاند که قالیچه من به بانکیمون هدیه شده است. همه اقوام تماس میگرفتند و تبریک میگفتند حتی در بازار اصفهان هم برای این رخداد جشنی گرفتند.» این تولیدکننده فرش میگوید بعد از این قضیه برای پیگیری ماجرا به نهاد ریاستجمهوری نامه مینویسد، اما پاسخی نمیگیرد. «تسلیمی» میگوید: «مساله این بود که هیچکس باور نمیکرد من پولی بابت این فرش نگرفتهام. نه شرکایم و نه حتی همسرم. همه معتقد بودند من پول کلانی گرفتهام و کتمان میکنم. همسرم هرازگاهی میگوید حقیقت را بگو، چقدر پول گرفتی؟»
لینک خبر: لینک خبر در روزنامه شرق
نظرات
ارسال یک نظر
با نظرات خود ما را در بهبود مطالب یاری کنید